تبريك ميگم وبلاگت با صفاست
هر بار آن عكس را مي ديد، از گوشه ي چشمش دو سه قطره اشك ....
چهار تا جوان رعنا كه كنار رودخانه ايستاده اند و سر تا پا در لباس غواصي فرو رفته اند. ان را كه كنار خودش ايستاده بود مي ديد با همان خند ه هاي دوست داشتني ، انگار نه انگار كه هوا سرد بود. حالا ان سه نفر رفته اندو او مانده و مدام از خودش مي پرسد :"چطور مي توانستيم در ان سرما برويم توي اب؟"
و وقتي پشت عكس را مي خواند ،يادش مي ايد كه چه ذكري مي گفتند. يك دست خط قديمي و اشنا پشت عكس است كه نوشته:"بهمن 1365/ يا اباالفضل....
به ما هم سري بزن نظرت رو درباره وبلاگم بگو برايم مهم است
اگه قابل بوديم لينك ما رو هم بذار تا تبادل لينك كنيم
به نام خدا
سلام
چي مي گي تو؟
-------------------------
تو چه كاره شهردار هستي؟
از كجاي اين حقيقت تلخ بدت اومده؟
هيچكس تا حالا به غير از امتياز مثبت به اين لينك نداده بود
...
اگر غيرت نداري من غيرت دارم
اسم برازجون كه مياد دلم ميلرزه و خودم رو محكم مي كنم از غرورم
چرا نتونم كاري در راه آبادانيش كرده باشم؟
------------------------
از خدا مي خوام اول خودم بعد شما رو به راه راست و صحيح هدايت كنه
يا علي!
مطلبت قابل استفاده بود اگر كوتاه بود ولي من اونو تند خوني كردم
زرنگي كردي وبه مناسبت روزنامه ايران دولتهاي پر اشتباه گذشته رو نقد كردي .
تازه اينايي كه گفتي قطره از درياست .
بدجور موافقم
موفق باشي
مهدي