• وبلاگ : كاريكلماتوريست
  • يادداشت : دنيا گذرگاه است نه قرارگاه !
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسه تنهايي ديگه تو اين قفس

    بسه اين قفس بدوم هم نفس

    ديگه بسه تشنگي بدون آب

    خوردن فريب و نيرنگ سراب

    واسه هرکي دل من تنگ ميشه

    تا ميفهمه دلش از سنگ ميشه

    دوستي از رو زمين پاک شده

    مردي و مردونگي خاک شده

    هرکي فکر خودشه تو اين زمون

    تو نخ آب يخ و گرمي نور

    بايد حرف دلمو گوش کنم

    غم دنيا رو فراموش کنم

    دستمو بلند کنم به آسمون

    خودمو رها کنم از اينو اون

    دلمو جدا کنم از آدما

    سينمو پر کنم از ياد خدا

    ديگه بسه ديگه بسه انتظار

    ابر رحمت به سر زمين ببار

    شب تار شب تار شب تار

    آسمون خورشيدو بردارو بيار

    پاسخ

    سلام. بدون اغراق عرض مي کنم شعر بسيار زيبايي بود آفرين.