کاریکلماتوریست دلنوشته های یک خبرنگار جنوبی شنبه 85 خرداد 6 :: 1:30 صبح :: نویسنده : محمد پای بست
در جواب به نوشته وبلاگ (Farda) با عنوان (شهر در دست ماست – اندکی سیاسی) جناب آقای بردبار، در زمینه لیست اموال شخصی شهردار برازجان باید بیشتر تحقیق می کردید و زندگی شخصی هر کس به خودش بستگی دارد و حق شما را که نخورده ایم، دزدی هم که نکرده ایم و آن 100ها میلیون تومان که گفتید کافی است مدرک 10ها میلیون تومان نقدی آن را ارائه دهید و همه را به عنوان جایزه بردارید. منابع رسمی و یا غیر رسمی زرشک ته دیگ ما هم نیستند پس اینقدر به آنها ننازید. مطمئن باشید شهردار برازجان رکروددار خدمت به این مردم هستند البته نسبت به خودتان و مسئولیت های فعلی ایشان نشان از لیاقت و کارایی ایشان است، اگر شما دارید یاعلی. شرکت ایثارگران هم خصوصی نیست و این اطرافیانی که شما نام می برید از جمله فرمانده محترم سپاه همه از معتمدین شهر هستند. لودر و کامیون هم لازم نیست بصورت قاچاق و از عراق وارد شود تا شهر من و تو آباد شود، این یعنی توهین به کارگران ساده شهرداری. لامپ رنگی با آرم شهرداری را هم بر سردر منزل امثال شما باید نصب کنند نه در مساجد. در مورد موتور شهردار هم باید عرض کنم که او همیشه با موتور رفت و آمد می کرده شما یا در مسجد مشغول نماز بوده اید یا در خانه خواب، که او را با موتور ندیده اید و ماشین هم بلد هستند بخاطر بعضی ها که حرف مفت می زنند ماشین نمی خرند. و نمی دانم آیا شهردار شدن نیاز به گواهی نامه پایه یک دارد. انتخاب شهردار برازجان هم به ستاد انتخاباتی دکتر لاریجانی مربوط نمی شود بلکه شایستگی و سابقه کار ایشان بوده است که اعضای شورای اسلامی در او دیده اند و در دیگران ندیده اند. جریان جلسه منزل آقای کمالپور را هم نه من بوده ام نه جنابعالی پس بی خودی رجز خانی نکن و مگر الان جناب دکتر رستم پور پست کمی دارند؟ فرماندار ما هم که با شایستگی کامل انتخاب شدند پس دیگر صحبت اضافه نباشد. یک کلام باید بگویم که اگر کاسه لیسی هم توی این شهر باشد از جمع ما نیست و شما به جای رجز خوانی بهتر است واحدهای دانشگاه را پاس کنید و در آینده به عنوان یک مسئول تحصیل کرده به مردم خدمت کنید که البته چشمم آب نمی خورد و مطلب پایین با عنوان این شهردار ..... شامل حال جناب عالی هم می شود. پس ای نخود کوچک تا خورده نشده ای ساکت شو چون در این دولت نه شهر بلکه کشور بعد از 16 سال در دست ماست. و مطمئن باشید که نه کارگزاران و نه اصلاح طلبان دیگر مجالی برای خودنمایی نمی یابند مگر با ملحق شدن به سیر عظیم اصولگرایان و عدالتخواهان. این مطلب را فقط آن 20 نفر کذایی بخوانند آقایان باید خدمتتان عرض کنم که دوران دروغ گفتن به مردم به پایان رسیده است و چرا در هفته نامه خود اعلام می کنید که فرمانداری کشتکار منتفی شد. عارضم به خدمتتان که دیگر هیچ فایده ای ندارد اگر خودتان را بکشید این انتخاب قابل تعویض نیست و حاج غلام بر منصب شایسته ریاست فرمانداری دشتستان بزرگ تکیه خواهد زد چه بخواهید چه نخواهید. این جریان هم مثل جریان شهردار هیچ نتیجه ای برای شما ندارد شما همه جای کشور رفته اید چه دولت چه مجلس، فقط مانده سازمان ملل که هر وقت از آنجا برگشتید بیایید شاید با یکدیگر مذاکره کردیم و منصب شایسته سرایداری چند مدرسه را هم به شما پیشنهاد دادیم. البته من دست سرایداران محترم را می بوسم و هیچ قصد بی ادبی ندارم فقط بعضی ها فکر می کنند از دماغ فیل افتاده اند و بجز وزیر و وکیل شدن هیچ پستی را قبول نمی کنند. به جهنم که قبول نمی کنند پس همان بهتر است که بجای فرماندار و یا شهردار برازجان بودن فرمانبردار و شهردار (زن جان) باشند. عزت زیاد. موضوع مطلب : |
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||