سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

مسئولیت ما، مسئولیت تاریخ است؛ بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد؛ ما از سرنگونی نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم... ***شهید غلامعلی پیچک***

درباره وبلاگ

قابــی به وسـعـتِ ضــربان ِ زمــان
لوگو
قابــی به وسـعـتِ ضــربان ِ زمــان
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 18
  • بازدید دیروز: 58
  • کل بازدیدها: 436825
کاریکلماتوریست
دلنوشته های یک خبرنگار جنوبی
صفحه نخست                  ATOM                 عناوین مطالب            نقشه سایت
چهارشنبه 88 مهر 29 :: 3:9 عصر ::  نویسنده : محمد پای بست

خدایا من گر بد کنم تو را بندگان خوب بسیارست، تو گر مدارا نکنی مرا خدای دیگر کجاست؟

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود

با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت.

ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه

پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد.

مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش

صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد.

پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو،

جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند.

پسرک گفت: اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند.

برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده

و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم.

“برای اینکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم“.

مرد بسیار متاثر شد و از پسر عذر خواهی کرد.

برادر پسرک را بلند کرد و روی صندلی نشاند

و سوار اتومبیل گران قیمتش شد و به راهش ادامه داد.

در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند

برای جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند!

خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند.

اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم،

او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند...

دنیا دو روز است روزی برای تو و روز دیگر علیه توست. در روزی که برای توست مغرور نشو و روز دیگر که علیه توست صبور باش چون هر دو روز بگذرد. امام علی (ع)




موضوع مطلب :



 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب