سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

مسئولیت ما، مسئولیت تاریخ است؛ بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد؛ ما از سرنگونی نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم... ***شهید غلامعلی پیچک***

درباره وبلاگ

قابــی به وسـعـتِ ضــربان ِ زمــان
لوگو
قابــی به وسـعـتِ ضــربان ِ زمــان
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 4
  • بازدید دیروز: 32
  • کل بازدیدها: 436978
کاریکلماتوریست
دلنوشته های یک خبرنگار جنوبی
صفحه نخست                  ATOM                 عناوین مطالب            نقشه سایت
یکشنبه 90 آبان 15 :: 8:45 عصر ::  نویسنده : محمد پای بست

غدیر خم دمیدن روح ولایت بر پیکره شریعت مبارک باد.
با سلام و عرض تبریک ویژه به مناسبت دهه ولایت، اعیاد فرخنده و مبارک قربان و غدیر خم را خدمت همه عزیزان تبریک عرض می نمایم.
یکی دو هفته ای که گذشت آبستن حوادث تلخ و شیرینی برایم بود که از جمله مهمترین آن ها می توان به تصمیم ناگهانی اینجانب نسبت به چاپ نشدن نشریه تا اطلاع ثانوی و تعطیلی تعدادی از فعالیت های فرهنگی اجتماعی از جمله فیلمسازی و... یاد کرد که در پست گذشته در جریان قضایا قرار گرفتید. اما در این مدت در سفر کاری که معمولا یک هفته در میان به پایتخت دود و ترافیک (تهران) داشتم با تعدادی از بزرگان دیدار و گفتگو کردم و سعی کردم اطلاعاتی هم درباره وضعیت گروه ها و افراد مدعی و سرشناسی که قصد شرکت در انتخابات را دارند کسب کنم که البته هنوز به یک انتخاب نرسیده ام چون هنوز زود است و فعلا مجلس از ریاست جمهوری مهمتر است و با شرایط فعلی بحث کنار هم نشاندن اصولگرایان شده دغدغه اصلی و فعلا بی نتیجه بزرگان! راستی شما فکر می کنید اگه شهید رجایی زنده بود آل سعود رو خادم الحرمین خطاب می کرد و وزیر امور خارجه اش رو برای تسلیت به عربستان می فرستاد؟ از مباحث سیاسی و انتخاباتی که بگذریم پس از بازگشت به پایتخت انرژی کشور (بوشهر) یک نشست بسیار صمیمانه با نماینده ولی فقیه در استان آیت الله صفایی بوشهری داشتم و دیداری هم با مهندس زارعی معاونت محترم برنامه ریزی استانداری که به نتایج خوبی در زمینه کاری (اموزش مالیات بر ارزش افزوده) رسیدیم و البته تماس های مکرر هم استانی های عزیز و مسئولین دلسوز و ابراز نگرانی از تعطیلی نشریه که همه را پس از اظهار شرمندگی به صبر و بردباری و دعای عاجل، توصیه کردم.

اما مهمترین رخدادی که امشب به وقوع پیوست نشستی بود که از مدت ها پیش تدارک آن را در فضای سایبری دیده بودیم و با استقبال بسیار خوب نمایندگان گروه های مختلفی از سراسر دنیا بصورت مجازی و کاملا دوستانه با همکاری دوستان مترجممان با محوریت موج بیداری اسلامی منطقه و جنبش های ضد سرمایه داری کشورهای اروپایی و امریکایی صورت گرفت که مهمترین شرکت کننده گان در آن نمایندگانی از حزب الله لبنان، حزب جهاد اسلامی فلسطین، حزب وفاق اسلامی بحرین، حزب الله حجاز عربستان، حزب التحریر مصر، حزب الحق یمن، حزب النهضه تونس، حزب الدعوه الاسلامیه عراق، گروه دارالتوحید کویت، مسجد جامع کپنهاگ دانمارک، مرکز زهرا (س) فرانسه و جمعی دیگر از عدالتخواهان و آزادی خواهان کشور های غربی و عربی بودند. همیشه عادت داشتم مباحث این چنینی را در فیس بوک و تویتر مطرح می کردم ولی به دلیل تغییر رمز آی دی هایم توسط عاملان صهیونیست اینجا مزاحم دوستان شدم که امیدوارم غیبت نسبتا طولانی اینجانب در شبکه های اجتماعی را بر من ببخشند و تا رفع مشکل در این مکان پیگیر اخبار و اطلاعات جلسات باشند.

در این نشست که با بررسی تحولات جهانی به تببین برنامه های راهبردی و تصمیماتی مبنی بر ایجاد یک سازمان جهانی و برگزاری اولین کنفرانس آن به میزبانی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شد، من هم به دلیل احساس غروری که به ایرانی بودن خودم داشتم بدجوری روی منبر رفتم و چیزهایی گفتم که الان که فکرشو می کنم کمی به خودم امیدوار شدم! از شوخی گذشته من با قرائت سخنان اخیر مقام معظم رهبری برای حاضرین عنوان کردم انقلاب اسلامی ایران یک جنگ نرم بود و ما بعنوان شروع کننده این جنگ که برای آزادی همه مظلومان جهان آغاز شد و در آن بجای توپ و تانک و مسلسل به سلاح ایمان مجهز هستیم، قطعا راه های مقابله با آن را نیز به خوبی می دانیم و دیگر نیازی به اعزام نیرو نیست زیرا همه مردم دنیا سربازان نهضت عدالتخواهانه خمینی هستند و سنگرهای کلیدی جهان یکی پس از دیگری به دست مظلومان عالم فتح می شوند و ما نیز تا آخرین نفس مبارزه می کنیم، یا به پیروزی می رسیم یا به پیروزی بزرگتری که شهادت است نائل خواهیم آمد.

برای کشتن این مرد باید از روی جنازه ی خیلی ها رد شوید!

اینجانب با بیان این موارد و بررسی نقش تأثیر گذار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک نیروی فرا منطقه ای در تحولات اخیر و تکرار مکرر سخنان امام و رهبری و تأکید بیش از حد به خالی نکردن میدان مبارزه، اشک شوق و احساس غرور شرکت کننده گان را از پشت صفحات مانیتور و از فرسنگ ها دورتر به خوبی حس می کردم و با پاسخ های انقلابی و تأیید سایر دوستان، این حس در من تقویت می شد که انقلاب ما صادر شده است و ارتش بیست میلیونی ما به ارتش میلیاردی تبدیل شده و در پایان نیز با پیش کشیدن بحث اینکه در کنار بیداری 99درصدی مردم در کشورهای اروپایی و آمریکایی نباید از بی اطلاعی و در یک کلام خواب بودن 99درصدی مردم کره شمالی به سادگی گذشت پرداختم که با مقاومت بعضی از دوستان حرفم ناتمام ماند! اما همه بر سر مباحث دیگر اتفاق نظر داشتند و آزادی قدس عزیز به دست سپاه قدس ایران از آرزوهایشان بود! در پایان هم همه شرکت کننده گان هدیه ای برای ملت های خود به یادگار بردند که "همه ما قاسم سلیمانی هستیم".

احساسات نامحسوس:

حاجیان جمعند دور هم همه = پس کجا رفته حسین فاطمه

حاجیان رفتند یکسر در منا = پس چرا او رفته سوی کربلا

او بجای موی سر، سر می دهد = قاسم و عباس و اکبر می دهد

سعی حج او، صفا با خنجر است = مروه اش قبر علی اصغر است

 زندگی‌تان به زیبایی گلستان ابراهیم و پاکی چشمه زمزم.




موضوع مطلب :



 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب